تصوير چشمان تو را در رويا ها كشيدم، باغ گلي از جنس مريم ها كشيدم، تو گم شدي در جاده هاي ساكت و دور، من هم به دنبال نفس هايت دويدم...
تو اون فرشته اي كه وقتي در فصل بهار قدم ميزني برگ درختان انتظار پائيز را مي كشند تا جاي پاهات رو بوسه بزنند
تو اون فرشته اي كه وقتي در فصل بهار قدم ميزني برگ درختان انتظار پائيز را مي كشند تا جاي پاهات رو بوسه بزنند
كاش مي شد عطش زمزمه ياد تو را در شط فاصله ها شست و فراموشت كرد
+ نوشته شده در جمعه سی و یکم خرداد ۱۳۸۷ ساعت 14:27 توسط رویا
|
سلام من رویا هستم از این که به وبلاگم سر زدید ممنونم اگه نظر بدید خوشحال می شم